Parmis retweeted
Fact:
اکثر روابط، به همون دلیلی تموم میشن که شما از اولش میدونستید به این دلیل نباید با این آدم وارد رابطه بشید.
برا شما اتفاق افتاده وسط خواب بیدار بشید و بعد دوباره بخوابید و ادامه خوابتون ببینید؟!نمیدونم اون وسطش واقعا بیدار شدم رفتم آب خوردم مثلا یا نه اونم خواب بوده؟!
یه چله نشینی درباره رویا بینی شروع کردم و هر شب رویا ها عجیب تر میشند.تمرین خاصی هم نیستا.فقط هر شب توجهت به یه چیز جلب میشه. تجربه جالبیه البته اگر شما کلا آدم رویابین باشی و وقتی از خواب بیدار میشی رویاهات یادت باشه.
در روزمرگی حالت ممکن از زندگیم. خسته کننده است برام. بعد فکر می کنم خب خیلیام دارند جون میدن که به یه روزمرگی مثه همین که من دارم برسن!!!!
و گفت: بیا سمت من. اونجوری غش نکنی؟!
آخه چرا؟!خب دختر اگر تو خیلی دلت میخواد بیا پیش اون پسره بشین. اگر دلت نمیخواد ولمون کن بذار ما کارمون رو بکنیم؟!😁
اصلا اگر من دلم بخواد غس کنم تو بغل پسره باید از تو اجازه بگیرم؟!🤣🤣
دخترها در عین اینکه باهات حس دوستانه دارند همیشه حسادت هم دارند. سر جلسه گروه درمانی نور اتاق کم بود. شاعرانه و با رای جمع همون جور ادامه دادیم سمت راستم یه دختر و سمت چپم یه آقا نشسته بود. دختره گفت نور اتاق کمه خوابمون میگیره الان. بعد دست انداخت دور بازوم منو کشید سمت خودش/۱
یبار تو یکی از این صفحه های دوست یابی کامنت مسخره گذاشتم بعد طرف ین بابابزرگم پیام داده میگه من مایل به آشنایی با شما هستم البته اگر مجرد باشید؟!🤣🤣🤣
تراپیستم میگه پارمیس خودتو در صفحه های دوست یابی معرفی کن. گفتم دکتر اونجاها فقط همون دکان کلاه شرعیه خودمونه فقط اسمش عوض شده. یه تعداد مرد متاهل عضوش هستند اکثرا که به دنبال سبقت از ناصرالدین شاه اند.
دیدی شمع میذارند تو نوشته و آرزوشون میگن خیلیا از پارتنری که آرزوش رو دارند همه یکی دو تا معیار مینویسند. حالا سوای اینکه از نظر من اخلاق و پول از همه چی مهم تره. باید بگم کلمات قدرتمند اند فقط نگو آکادمیک قد بلند بعد اگر این دو تا رو داشت اخلاقش دور جون سگ بود چی؟!
یه دوره گروه درمانی میرم. جلسه قبل یه آقایی یه جوری نگاهم میکرد که منتظرم فردا که دوباره جلسه داریم بهم پیشنهاد قرار بده. من هیچوقت مردها رو نفهمیدم. حرف تا دم زبونشون میاد. نمیگن. بعد میگن من میخواستم بگما....
جالبی توییتر اینه هر چی بی وقت بنویسی بیشتر لایک و کامنت میگیری مخصوصا نیمه شب که همه چیز در سکوت....
حالا درسته کلی داستان بگیر نگیر درباره امیرها و ممدها هست ولی خدایی در زندگی من هرچی علیرضای ترسو نگیر بوده به دستم خورده. الان یکی بیاد بگه سلامت علیرضام دیگه کهیر میزنم. 😁😁😁