روند تغییرات شخصیت استیو جابز را مثل یک رمان روسی بلند مرحله مرحله شرح داده و آدم جذب این داستان بلند زندگی میشه که چطور یک نفر رفته رفته شخصیتش پخته میشه
یکی از موارد جالبش اینه که استیو جابز شخصیتش در اوایل جوانی بسیار متفاوت از شخصیت میانسالیش است. اوایل هیپی است که همیشه پابرهنه است، بوی بسیار بد عرق میده و در جلسه وقتی اوضاع مطابق نظرش پیش نمیره به گریه متوسل میشه.
به تدریج ویژگیهای شخصیتی بقیه را کپی میکنه و تغییر میکنه
در هر مقطعی تحت تاثیر یک نفر قرار میگیره و به تدریج رفتارهای طرف را کپی میکنه و یه ورژن جدید از استیو شکل میگیره. بعد طرف را ول میکنه و تا حدودی دشمن یارو میشه و میره سراغ یکی. شبیه یک کولاژ شخصیت خودش را از روی بقیه میسازه.
ویژگی کلیدی شخصیتش که تقریبا هیچ وقت عوض نمیشه علاقه افراطیش به زیبایی طراحی است که به نظر میاد این را هم از پدر خواندهاش یاد گرفته و تحت تاثیر اون است.
یه ویژگی دیگهاش هم اینه که تقریبا به همه خیانت میکنه. هیچ رابطه دوستی و عاشقانهای نداره که تهش طرف را ول نکرده باشه. ظاهرا از ترس این که بقیه بهش خیانت کنند همیشه پیش قدم میشه که برینه به همه چیز که تهش این باشه که اون است که بقیه را ول کرده.
ویژگی خاصی که نظرم را خیلی جلب کرد این بود که جابز چطور به سرعت مفاهیم جدید را یاد میگرفت و حساسیت خاصی به زیبایی و سادگی داشت.
Oct 8, 2025 · 3:32 PM UTC

